وبلاگ جواد رنجبر

سعی میکنم تا هر چقدر که میتونم مطالب مفید و خوندنی بزارم تو وبلاگ
چهارشنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۰، ۰۷:۳۴ ب.ظ

فکرشم نمیکردیم

تو فکر نوشتن یه مطلب جدید بودم که رفتم تو حال و هوای قدیم! دقیقا اون روزا که به چشم هم زدنی گذشتن.
اون موقع ها;یعنی تو بچگیمون دوست داشتیم شب جاش رو به روز بده که ما تو سرما و گرما بریم تو کوچه برای بازی.
گل کوچیک بازی کردن با دمپایی های پاره و توپ لاکی دو لایه. قایم باشک بازی کردن تا ساعت ها. واقعا اگه شب نبود و البته که زور مامان باباها ما خونه برو نبودیم.

واقعا کی فکرشو میکرد تو چشم به هم زدنی تموم بشن اون روزا! مایی که نصیحت بزرگترا برامون بی معنی بود وقتی که میگفتن قدر این روزاتون بدونید و الان با تموم وجود لمسش میکنیم چه دردی پشت اون حرفشون بود و ما بچه های از همه جا بی خبر قدرت هضمش رو نداشتیم.
جوونی هم که همش آدمای مسن بهمون میگن بهترین دوره زندگیامون و باید قدرشو بدونیم.
مطمعنم شما هم با من هم نظرید که سعیمون میکنیم اما :)
حرفم این; در کل قرار نیست دوباره زندگی کنیم, لحظه های کوتاه عمرمون ارزش ناراحتی ندارن,همین!



نوشته شده توسط javad ranjbar
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
وبلاگ جواد رنجبر

جواد رنجبر هستم ساکن شهرستان لاهیجان. به سبک وگان زندگی میکنم و عاشق تکنولوژی و یاد گرفتنم.
هرچیزی که احساس کنم ارزش خوندن رو داره تو این وبلاگ مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

وبلاگ جواد رنجبر

سعی میکنم تا هر چقدر که میتونم مطالب مفید و خوندنی بزارم تو وبلاگ

فکرشم نمیکردیم

چهارشنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۰، ۰۷:۳۴ ب.ظ

تو فکر نوشتن یه مطلب جدید بودم که رفتم تو حال و هوای قدیم! دقیقا اون روزا که به چشم هم زدنی گذشتن.
اون موقع ها;یعنی تو بچگیمون دوست داشتیم شب جاش رو به روز بده که ما تو سرما و گرما بریم تو کوچه برای بازی.
گل کوچیک بازی کردن با دمپایی های پاره و توپ لاکی دو لایه. قایم باشک بازی کردن تا ساعت ها. واقعا اگه شب نبود و البته که زور مامان باباها ما خونه برو نبودیم.

واقعا کی فکرشو میکرد تو چشم به هم زدنی تموم بشن اون روزا! مایی که نصیحت بزرگترا برامون بی معنی بود وقتی که میگفتن قدر این روزاتون بدونید و الان با تموم وجود لمسش میکنیم چه دردی پشت اون حرفشون بود و ما بچه های از همه جا بی خبر قدرت هضمش رو نداشتیم.
جوونی هم که همش آدمای مسن بهمون میگن بهترین دوره زندگیامون و باید قدرشو بدونیم.
مطمعنم شما هم با من هم نظرید که سعیمون میکنیم اما :)
حرفم این; در کل قرار نیست دوباره زندگی کنیم, لحظه های کوتاه عمرمون ارزش ناراحتی ندارن,همین!

۰۰/۰۸/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
javad ranjbar

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی